نویسنده: خدیجه ابراهیم‌زاده




 

الف - کلیات

کلمه نئوژن که مترادف با کلمه مدیترانئن زوس (1901-1897) می‌باشد، نخستین بار توسط هرنس (1853) استعمال گردیده است. این دوره تقریباً 25 میلیون سال دوام داشته و کوتاه‌ترین دوره‌ها محسوب می‌شود. دو دوره فرعی میوسن و پلیوسن که هر دو در سال 1833 توسط لیل مشخص شده و تقریباً دوام یکسانی داشته‌اند (اولی 13 میلیون و دومی 12 میلیون) از تقسیمات آن محسوب می‌گردند.
هر یک از دو دوره فرعی فوق به اشکوب‌های متعددی تقسیم می‌شود که اسامی و مشخصات آن‌ها در جدول 1 جمع‌آوری گردیده است.
این جدول نشان می‌دهد که در میوسن فوقانی هیچ گونه اشکوب دریایی وجود نداشته است و رخساره‌های اشکوب پونسین از نوع خشکی می‌باشند، به همین علت زوس تحولات اساسی بین دو دوره میوسن و پلیوسن را که در قلمرو مزوژه مورد مطالعه قرار گرفته اصطلاحاً مدیترانئن نامیده است.
دوره میوسن با وجود آن که نسبت به دوره‌های قبلی وضع جغرافیایی جدیدی دارد به این دوره‌ها وابسته می‌باشد. تشکیلات دوره میوسن در حاشیه رشته‌کوه‌های مزوژه‌ای با تشکیلات پیش‌گودالی مولاسی (1) که شکل رشته‌کوه‌های دوره‌های گذشته را به خود گرفته مطابقت می‌نمایند. به علاوه وضع جغرافیایی دوره میوسن مشابه با دوره بزرگ ناودیس تأخیری (2) می‌باشد که تشکیل آن از ابتدای دوره پالئوژن در مناطق داخلی‌‎تر رشته کوه‌ها آغاز شده بود.
دوره پلیوسن برعکس دوره میوسن دوره تشکیل گسل‌هاست که لااقل در مدیترانه در جهت شمال‌غربی و جنوب‌شرقی و شمال‌شرقی به جنوب‌غربی قرار گرفته است و در نتیجه آن برآمدگی‌های بزرگ امروزی و فرو رفتگی‌هایی نظیر مدیترانه به وجود آمده‌اند.
جدول 1- تقسیمات دوره تئورن

دوره (Systeme )

اشکوب (Etage )

رخساره‌های نمونه
(Stratotypes )

مراحل کوه‌زایی

سن مطلق

پلیوسن (Pliocene )

آستین پلزانسین

ماسه‌های زردآستی (Asti ) در ایتالیا مارن آبی پلزانسین (ایتالیا)

پازادنین
(Pasadenien )
والاک
(Valaque )
رودانین
(Phodanienne )
آتیک
(Athique )

1/5 میلیون سال قبل

میوسن

پونسین

تشکیلات خشکی Poht – Euxin (دریای سیاه)

 

ویندوبونین

مولاس وین
(ویندوبونا)
(اطریش)
فالن بردو

12

بوردیگالین

(بوردیگالا
=(بردو)

آکی‌تانین

 

ساو
(Save )

25

در حد فاصل بین دوره میوسن و پلیوسن، تغییرات عمیقی در وضع جغرافیایی زمین ایجاد شده و در بعضی از نقاط موقعیت ساحل دریاها کاملاً زیر و رو شده است. به همین مناسب در بین رسوبات متعلق به دوره‌ی میوسن و پلیوسن، بر اساس چینه‌شناسی دریایی یک محل خالی وجود دارد که به وسیله ته نشین‌های قاره‌ای اشکوب پونسین (دریای سیاه مطابق نظر لوپون اکسن) (3) پر می‌گردد. برای پیدا کردن هم ارزهای دریایی اشکوب پونسین تحقیقات زیادی صورت گرفته است و در بعضی موارد تصور گردیده که موفقیت حاصل شده است در حالی که خیلی زود نشان داده شد که این رسوبات یا متعلق به اشکوب ویندوبونین، اشکوب زیرین پونسین بوده یا به دوره پلیوسن (دوره ساحلین (4) مطابق آن چه که در آفریقای شمالی تشخیص داده شده) تعلق دارند. در هر صورت تاکنون در هیچ نقطه‌ای از منطقه مدیترانه، رسوبات دریایی مخصوصی برای دوره میوسن و پلیوسن پیدا نشده‌اند و در همه جا تشکیلات دریایی دوره‌های میوسن و پلیوسن یا به صورت رسوبات جداگانه‌ای بوده که به صورت پیش‌رونده بر روی یکدیگر قرار گرفته‌اند یا اصولاً در دو حوضه‌ی رسوبی مختلف وجود داشته‌اند و اگر در بعضی از حوضه‌های رسوبی تداوم و پیوستگی بین این دوره وجود دارد در حد فاصل بین رسوبات آن‌ها، رخساره‌هایی از نوع دریاچه یا قاره‌ای نیز دیده می‌شود. به طور خلاصه می‌توان گفت که هم ارز دریایی اشکوب پونسین در مدیترانه شناخته نشده و علت آن جنبش‌های بزرگ ناودیسی تأخیری مزوژه لااقل در مدیترانه می‌باشد، که باعث خروج این منطقه از آب شده است. بنابراین باید گفت که یا دریای مدیترانه به صورت یک دریای نوپدید از دوره‌ی پلیوسن به بعد به وجود آمده یا این که در مناطقی واقع در وسط دریای مدیترانه کنونی سر از آب خارج کرده است.

4- دوره‌ی میوسن

الف - کلیات
حدود دوره‌ی میوسن هنوز مورد بحث و گفتگو است. به طوری که حد تحتانی میوسن اغلب از حد فوقانی اولیگوسن قابل تشخیص نیست. اشکوب آکی تانین که پیش‌روی دریای میوسن در آن دوره آغاز شده بین پالئوژن و نئوژن و هم چنین اشکوب پونسین که با رخساره‌های قاره‌ای مشخص شده، فوقانی‌ترین اشکوب دوره‌ی میوسن را تشکیل می‌دهد. معهذا، با مطالعه روزنه‌داران چنین نتیجه گرفته‌اند که دوره‌ی اولیگوسن با نومولیت‌ها پایان یافته و میوسن با میوژیپسین‌ها و گلوبیژرینوئیدها آغاز می‌شود.

ب- دیرینه‌شناسی دوره‌ی میوسن
از نظر دیرینه‌شناسی، این دوره نیز مانند پالئوژن با فراوانی پستانداران و موجودات میکروسکوپی همراه است که بهترین شواهد چینه‌شناسی را تشکیل می‌دهند. علاوه بر آن‌ها، در میحط‌های کم‌عمق، مردابی و دریاچه‌ای، گروه‌های دیگری از موجودات مشاهده می‌شوند که به عنوان شاهد مورد استفاده قرار می‌گیرند.
در حقیقت در دوره‌ی نئوژن، تغییرات آب و هوا و جغرافیای دیرینه نسبت به دوره‌های گذشته عمومیت کمتری دارد و یک دیرینه‌شناس باید بر حسب منطقه بتواند بوم‌شناسی دیرینه (پالئواکولوژی) را نیز مورد مطالعه قرار دهد.
هم چنین مجموعه‌ای از نرم‌تنان نیز در دریاهای کم‌عمق دوره‌ی میوسن زندگی می‌کردند که در تعیین سن دقیق این دوره نقش مهمی داشته‌اند.
زمین‌شناسانی چون داوید (5) و مونژرون (6) با بررسی بریوزوئرها موفق شدند نتایج جغرافیای دیرینه متعددی از جنس رسوبات، عمق، شوری و حرارت آب به دست آورند. در دریاهای کم‌عمق، خارپوستان منظم و نامنظم همراه با نرم‌تنان دیده ‌شده‌اند. با بررسی حوضه‌های کاملاً دریاچه‌ای مانند انینژن (7) در سوئیس نزدیک دریاچه‌ی کنستانس، 475 گونه‌ی گیاهی شناخته شده که به دوره‌ی میوسن فوقانی تعلق داشته‌اند. در این دوره دمای متوسط با توجه به نوع گیاهان 18 تا 20 درجه و آب و هوا نیمه‌گرم و مرطوب بوده است.
جانوران نیز فراوانی کمتری نداشته‌اند. در چمن‌زارهای پوشیده از غلات و بقولات، گله‌های ماستودونت‌ها دینوتریوم‌ها، گوزن‌ها و آنکی تریوم‌ها و در جنگل‌های بلوط، خوک‌ها و آنتراکوتریوم‌ها وجود داشته‌اند.
در مرداب‌ها، تاپیرها و رینوسروس‌ها، در روی درختان، سنجاب‌ها و میمون‌ها زندگی می‌کردند.
- پستانداران: هم زمان با پوشیده شدن زمین‌های بیرون آمده از آب توسط چمن‌زارها، پستانداران به استثناء انسان به منتهی شکوفایی خود می‌رسند.
- ظهور، تنوع و بلند شدن قد در پروبوسیدین‌ها (8) قابل ملاحظه است.
- در میوسن فیل‌های ماستودونت با 4 عاج و دینوتریوم با قدی بلند (5 متر) و با دندان‌های پیشین پایینی که به طور عجیبی به طرف عقب خم شده‌اند و تاپلیستوسن در آفریقا وجود داشته، به تدریج ظاهر شده‌اند.
از نظر چینه‌شناسی، بعضی از جانوران بزرگ و کوچک شاخص‌تر از سایر جانوران می‌باشند. انواع ماکروسکوپی این جانوران به قرار زیرند:
از مهره‌داران، پستانداران که گاهی در بعضی از ژیزمان‌ها خیلی فراوان بوده‌اند، از بی‌مهرگان، دوکفه‌ای‌ها مخصوصاً اوسترا (9) و پکتن (10) و شکم‌پایان.
از انواع میکروسکوپی این جانوران می‌توان میوژیپسین‌ها را نام برد که آخرین خانواده‌ی گروه اوربیتوئیدیده مسحوب می‌شوند.

پ- جغرافیای دیرینه‌ی دوره‌ی میوسن
در دوره‌ی میوسن، قاره‌ها و اقیانوس‌ها وضعی شبیه وضع کنونی داشته‌اند با مختصر پیش‌روی و پس‌روی دریا در روی ساحل و هم‌چنین از روی جدا بودن دو قاره‌ی آمریکای شمالی و جنوبی در محل پاناما و اتصال عربستان به آفریقا در محل بحر احمر از آن تمیز داده می‌شوند.
کمربند کوه‌زایی در این دوره نیز کمربند‌های حاشیه اقیانوس کبیری و مزوژه‌ای بوده و در هر یک از این دو کمربند، برآمدگی‌های مهمی در طول میوسن، که ضمناً یک دوره‌ی آتشفشانی آندزیتی بوده ایجاد شده است. در همین کمربند‌های کوه‌زایی است که اختلاف بین وضع جغرافیایی میوسن و عهد حاضر که اکنون در منطقه‌ی مزوژه مورد مطالعه قرار می‌گیرد قابل توجه می‌باشد. (شکل 5)
- قاره‌ی اروپا از اسپانیا تا اسکاندیناوی و روسیه گسترده بوده است و فقط در بعضی از نقاط آن، دریاهای شمال (حوضه‌ی هلند و آلمان)، مانش و اطلس (حوضه‌ی نرماندی و برتانی، حوضه‌ی آکی‌تن، حوضه‌ی تاژ) پیش‌روی داشته‌اند. وضع جزایر بریتانیا نسبت به قاره‌ی اروپا، روشن نیست و دماغه‌ای که بین دریای شمال و مانش غربی وجود داشته است احتمالاً رابط بین این جزایر و اروپا بوده است.
- چهره‌ی منطقه‌ی مزوژه در دوره‌ی میوسن، نسبت به دوران دوم و دوره‌ی پالئوژن تغییرات زیادی کرده است و این تغییرات در طول دوره‌ی پلیوسن و دوره‌ی چهارم هم چنان ادامه یافته‌اند. به طور کلی دوره‌ی میوسن دوره‌ی تشکیل گودال‌های مولاسی و مخصوصاً پیش‌گودال‌ها بوده که درون گودال‌ها (11) در پالئوژن تشکیل گردیده‌اند. پیش‌گودال‌هایی که به صورت یک شیار، در حاشیه‌ی آلپی در جبهه‌ی خشکی‌های بتیک (12) در اسپانیا (تنگه‌ی جبل‌الطارق نسبت به وضع کنونی شمالی‌تر بوده است) و جبهه‌های رشته‌کوه‌های آلپ، کارپات بالکان، قفقاز و غیره و همچنین بین مارسی از یک طرف و دریای خزر از طرف دیگر (از راه دریای سیاه) وجود داشته‌اند از آن جمله هستند. پیش‌گودال ایتالودیناریک (13) که از منطقه ونیز تا خلیج تارانت (14) توسعه داشته است و ضمن در بر گرفتن شبه جزیره‌ی ایتالیا، دو منطقه‌ی دینارید و آپنن (15) را از یکدیگر جدا می‌کند. پیش گودال‌هایی (16) نظیر آن چه در حوضه‌ی پانونیک (17) دیده شده در پالئوژن وجود داشته‌اند، درون گودال آلابانوتسالین (18) از اولیگوسن به بعد وجود داشته و بقیه تماماً در دوره‌ی میوسن شکل گرفته‌اند.


شکل 5- جغرافیای اروپا در دوره‌ی میوسن (از اوبوآن)
تعیین پراکندگی دریاها و خشکی‌هایی که در محل مدیترانه‌ی امروزی در دوره‌ی میوسن سر از آب خارج کرده‌اند مشکل است. دریای میوسن در این منطقه به وسیله‌ی خلیج‌های کاتالونی (19) و روزیلون (20) و لانکدوک خشکی‌های بتیک و آلپ غربی را از یکدیگر جدا می‌کرده و رسوبات دریایی میوسن در مدیترانه‌ی غربی در کرت (21) و رود (22) تا آسیای صغیر بر جای مانده است. خشکی‌های منطقه مدیترانه که توسعه‌ی زیادی داشته‌اند توده‌ی به هم پیوسته‌ای بوده‌اند که بعدها در نتیجه‌ی حرکات کوه‌زایی دوره‌ی پلیوسن و دوران چهارم به قطعاتی تقسیم گردیده‌اند که آن‌ها عبارتند از:
- در مدیترانه‌ی غربی شامل: خشکی‌های بتیک، قسمتی از ریف و تل واقع در شمال افریقا و هم چنین خشکی واقع در محل دریای تیرنین واقع در بین ایتالیا، کرس، ساردنی و سیسیل.
- در مدیترانه‌ی شرقی شامل: خشکی‌های منطقه اژه که از خشکی‌های اسپورادسیکلاد (23) و دوده کانز (24) تشکیل شده‌اند.
- در اروپای شرقی از اشکوب ویندوبونین فوقانی به بعد مناطق زیادی از مزوژه جدا شده‌‎اند و آب این مناطق به تدریج لب شور (25) شده است. این حوضه‌ها عبارتند از: حوضه‌ی پانونیک، (26) حوضه‌ی داسیک، (27) حوضه‌ی اژه‌ای، حوضه‌ی پونتیک (28) و حوضه‌ی آرال و خزر. (29)
رخساره‌ها در این حوضه‌ها مردابی - دریاچه‌ای است و در آن‌ها جانوران مخصوص اشکوب پونسین یافت می‌شوند. آب و هوا در دوره‌ی میوسن اختلاف کمی با دوره‌ی پالئوژن داشته و مناطق آب و هوایی اروپا تا حدودی به طرف استوا جا به جایی داشته‌اند. وجود رسوبات قاره‌ای قرمزرنگ (در اسپانیا) و رسوبات تبخیری (نمک‌های رومانی و لهستانی جنوبی) و همچنین وجود گیاهان و جانوران منطقه‌ی گرم و اروپا نشان می‌دهد که آب و هوا در دوره‌ی میوسن در اروپا گرم‌تر از عهد حاضر بوده است.

5- دوره‌ی پلیوسن

الف - کلیات
پلیوسن آخرین دوره‌ی دوران سوم است و با 12 میلیون سال دوام، کوتاه‌ترین دوره‌ها محسوب می‌شود (مطابق اندازه‌گیری‌هایی که اخیراً صورت گرفته دوام دوره‌ی میوسن 18 میلیون سال و دوام دوره‌ی پلیوسن 7 میلیون سال تعیین شده است).
دوره پلیوسن به سه اشکوب پلزانسین، (30) آستین (31) و کالابرین (32) تقسیم گردیده است و اشکوب ویلافرانشین (33) هم ارز قاره‌ای اشکوب کلابرین محسوب می‌شود. امروزه دو اشکوب پلزانسین و آستین را به جای دو اشکوب دو رخساره دانسته (مارن‌های آبی پلزانسین و ماسه‌های زردرنگ آستین) و اشکوب ویلافرانشین را جزو دوره چهارم قرار می‌دهند. در حالی که اشکوب ویلافرانشین نسبت به دوره‌ی پلیوسن همان وضعی را دارد که اشکوب پونسین نسبت به میوسن، زیرا تشکیل رسوبات وسیع کنگلومرایی در این اشکوب و حرکات عمودی قابل ملاحظه‌ی این رسوبات که با پس روی دریا همراه هستند دلایل قاطعی هستند که بر اساس آن بتوان اشکوب ویلافرانشین را جزو دوره‌ی پلیوسن به حساب آورد، ولی پیش‌رونده بودن رسوبات اشکوب کالابرین، هم ارز دریایی اشکوب اخیر سبب می‌گردد که این اشکوب را در پایین‌ترین حد دوره چهارم قرار دهند. به همین جهت بعضی از محققان، وجود یک پلیوسن بزرگ را در آخر دوره سوم می‌پذیرند و اشکوب پونسین را پایین‌ترین و اشکوب ویلافرانشین را بالاترین اشکوب آن می‌دانند در صورتی که عده‌ی دیگر اشکوب پونسین را جزو دوره‌ی میوسن دانسته اشکوب ویلافرانشین را در نیز جزو دوران چهارم دانسته و به وجود یک پلیوسن کوچک در آخر دوره سوم معتقد هستند. تقسیم‌بندی اخیر با توجه به حرکات کوه‌زایی زمین در دوره‌ی پلیوسن صحیح‌تر به نظر می‌رسد و بر اساس آن دوره‌ی پلیوسن به دو اشکوب پلزانسین و آستین محدود می‌گردد.

ب- دیرینه‌شناسی دوره‌ی پلیوسن
- از نظر دیرینه‌شناسی، دوره‌ی پلیوسن به وسیله‌ی جانوران و گیاهان مشابه با آن چه در عهد حاضر وجود دارند مشخص می‌شوند. بیش از 50 درصد گونه‌ها، در این دوره، همان نمونه‌های کنونی هستند و فقط به علت مختصر اختلافی که، در حدود مناطق آب و هوایی بین آن دوره و عهد حاضر وجود داشته پراکندگی آن‌ها تا حدودی اختلاف داشته است. رشد پستانداران نیز در دوره‌ی میوسن، شروع به افزایش پیدا کرده، در دوره‌ی پلیوسن باز هم زیادتر شده است.
- از نظر چینه‌شناسی، با ارزش‌ترین جانوران خشکی‌زی، پستانداران هستند. در این دوره فیل‌های ماستودونت با دو عاج و با قدی بلند و خرطوم رشد کرده (شکل 6) متدرجاً به وجود آمده‌اند. تکامل اسب‌ها ادامه دارد، قد بلند می‌شود، انگشتان جانبی به تدریج کوتاه شده و هم زمان با آن دندان‌ها بلند می‌شوند (شکل 7) و از این به بعد است که گوشت‌خواران حقیقی ظاهر شده‌اند یا به صورت نمونه‌های کنونی (سگ و گربه) و یا به صورت نمونه‌های حد واسط (آمفیسیون) (34) میمون‌های دم‌دار (مزوپیتک) و بدون دم (پلیوپیتک و دریوپیتک) نیز در میوسن ظاهر شده‌اند. اما در انتهای دوره‌ی پلیوسن و ابتدای دوره چهارم، بخشی از پستانداران بزرگ از بین رفتند. در صورتی که گونه‌های لپتوبوس، اسب و فیل ظاهر شدند، ظهور سریع اورئوپیتک از شاخه هومینیده در میوسن فوقانی و شکوفایی این شاخه‌ها با وفور استرالوپیتک‌ها که استخوان‌های کشف شده آن‌ها را متعلق به 4 میلیون سال قبل می‌دانند در دوره‌ی پلیوسن بوده است. در محیط دریایی، دو کفه‌ای‌‌ها و شکم‌پائیان، فراوان بوده‌اند. به علاوه، جانوران و گیاهان ذره‌بینی (مخصوصاً دانه‌های گرده، بیش از پیش زیادتر می‌شوند) نیز در دوره‌ی پلیوسن تنوع و فراوانی زیادی داشته‌اند.


شکل 6- طرح تکاملی فیل‌ها (پومرول، 1973)

شکل 7- طرح تکاملی اسب‌ها (پومرول، 1973)

پ- جغرافیای دیرینه دوره پلیوسن
چهره خشکی‌ها و دریاها در دوره پلیوسن، با عهد حاضر اختلاف زیادی ندارد و تشکیلات دریایی این دوره، همه جا در نزدیکی ساحل دریاهای کنونی دیده می‌شود. قرار گرفتن این تشکیلات، در ساحل کنونی دریا هر چند که در مورد دریاهای اپیکنتینانتال از دوره کرتاسه به بعد آغاز شده، ولی در قسمت مدیترانه مربوط به حد فاصل میوسن و پلیوسن می‌باشد. در این دوره از عمر زمین، دریا دامنه اغلب رشته‌کوه‌هایی را که امروزه در ساحل دریای مدیترانه وجود داشته اشغال کرده است و این پیش‌روی حتی در قلمرو حاشیه اقیانوس کبیری نیز صورت گرفته است.
آخرین تغیراتی که دوره پلیوسن در وضع زمین ایجاد شده به قرار زیر هستند:
اتصال بین امریکای شمالی و جنوبی به وسیله باریکه‌ای از خشکی برقرار می‌شود که تنگه‌ پاناما نام دارد، خشکی عربستان و افریقا در محل بحر احمر کشیدگی پیدا می‌کند و این دریا شروع به تشکیل شدن می‌کند.
آب و هوا در دوره پلیوسن، همان‌طوری که پراکندگی گیاهان و جانوران نشان می‌دهد، گرم‌تر از عهد حاضر و سردتر از میوسن بوده و به علت مختصر اختلافی که هنوز مناطق آب و هوایی آن دوره با عهد حاضر داشته تنها مناطق کاملاً جنوبی اروپا، در قلمرو سنگ‌های تبخیری و تشکیلات قاره‌ای قرمز رنگ قرار داشته‌اند (جنوب اسپانیا و بالکان). سایر قسمت‌های اروپا از آب و هوایی شبیه به آب و هوای منطقه مدیترانه امروزی برخوردار بوده‌اند. وجود رخساره‌های پلزانسین (گل‌های رس آبی‌رنگ) در منطقه مدیترانه شباهت بین آب و هوای این منطقه را به آب و هوای امروزی تأیید می‌نماید.

4- دوره سوم در آسیا
این قاره بزرگ در تمام طول پالئوژن، به وسیله اورال از اروپا باقی مانده. دریای مذکور در اواخر اولیگوسن، عقب‌نشینی کرده مهاجرت‌های بین امریکا و اروپا را از طریق آسیا سبب می‌گردد.
در خاورمیانه شاخه‌ای از دریا که از شمال عربستان گذشته و سوریه را به ایران متصل می‌نموده، از دوره پرمین تا اولیگوسن به طور پیوسته رسوباتی بر جا گذاشته است، چین ‌خوردگی‌های بزرگ در این دوره باعث تشکیل رشته کوه‌های زاگرس شده‌اند و موجبات به هم پیوستن عربستان را به آسیا فراهم نموده‌اند.
فلات ایران، همان‌طور که رشته‌کوه‌های البرز در آینده آن را از دریای خزر جدا می‌کند در پالئوژن به وسیله‌ی رسوباتی پوشیده می‌شود. مخازن اصلی نفت در جنوب ایران، در داخل آهک‌های آسماری اولیگومیوسن قرار دارند. پادگانه‌های جا به جا شده دوران چهارم نشان می‌دهند که در این کشور حرکات زمین ساخت همیشه فعال بوده‌اند.
در قسمت شرقی‌تر شاخه‌ای از دریای تتیسین (35) شبه‌جزیره هندوستان را از آسیا جدا می‌نماید و در نتیجه آن رسوبات ضخیم و کلاستیک و آهکی نومولیت‌دار که امروزه در بلوچستان، پاکستان غربی، افغانستان و کشمیر فراوان می‌باشند تشکیل می‌گردند. اتصال هند و قاره آسیا در دوره الیگوسن انجام گرفته است و حرکات کوه‌زایی منطقه هیمالیا در دوه میوسن به مرحله شدید خود رسیده است. در حالی که در اواخر کرتاسه شبه جزیره هند، وضعی جنوبی‌تر داشته و به سمت راست یک مرکز فرستنده فعال حرکت کرده است. (ش 8).
بزرگ ناودیس تتیسین نیز، در دوران سوم به منتهی‌الیه غربی خود می‌رسد و از طرف جنوب در مجاورت ایوان ساحلی اندونزی قرار می‌گیرد که خارج از آب بوده است. خشکی اخیر دنباله خشکی گینه جدید بوده و به وسیله آن به استرالیا متصل می‌شده است. اما پیش‌روی‌های دریا در طول سنوزوئیک (دوره سوم و چهارم) سبب قطعه قطعه شده اندونزی به یک سری جزایر (36) و شیارهای موازی شده‌اند که از دوره پلیوسن تا عهد حاضر چین‌خوردگی پیدا کرده و مرکز فعالیت آتشفشان گردیده‌اند. در صورتی که جزایر فیلیپین، تنها در دوره میوسن مورد تهاجم دریا قرار گرفته‌اند.


شکل 8- وضع جغرافیایی زمین در ابتدای دوره سوم (در حدود 65 میلیون سال قبل):
در این دوره آمریکای شمالی و اروپا هنوز در محل گروئنلند به یکدیگر متصل بوده آتلانتیک که در دوره‌ی ژوراسیک به وجود آمده به افزایش وسعت خود ادامه می‌دهد ماداگاسکار در این دوره از آفریقا جدا ولی عربستان سعودی به آن متصل بوده و هندوستان نیز هنوز به قاره‌ی آسیا متصل نبوده است. آمریکای شمالی و جنوبی در ابتدای پالئوژن به طور موقت به یکدیگر متصل شده و سپس تا دوره‌ی پلیوسن از یکدیگر جدا گردیده است. به علاوه دریای اورال، اروپا و آسیا را نیز تا اواخر اولیگوسن از یکدیگر جدا می‌کرده است. مهاجرت پستانداران از آمریکا به اروپا در پالئوسن از طریق گروئنلند انجام می‌گرفته ولی پس از آن که اطلس شمالی در پایان ائوسن به طور کامل باز و دریای اورال در اولیگوسن بسته شد مهاجرت مذکور از طریق خاک راهه برینگ در نئوژن ادامه پیدا نمود. فلش‌های روی شکل جهت جا به جا شدن قاره‌ها را نشان می‌دهد. (پومرول، 1973)
در ابتدای سنوزوئیک، ژاپن به کره و مغولستان متصل بوده است و فقط قسمت شرقی آن، حاشیه بزرگ ناودیس را تشکیل می‌داده و رسوبات پالئوژن با ضخامت هفت هزار متر در آن بر جا گذاشته شده‌اند.
چین‌خوردگی‌های وسیعی نیز در دوره میوسن صورت گرفته که هم زمان با پایین آمدن سطح خشکی‌ها بوده‌اند و در نتیجه آن، دریا باعث قطعه قطعه شدن تمام ژاپن به جز قسمت جنوبی آن، به جزایر بسیار کوچک گردیده است. این دریا از پلیوسن به بعد عقب‌نشینی نمود و از شدت عمل آن در قطعه قطعه کردن ژاپن، مخصوصاً در دوره‌های یخچالی پلیئستوسن کاسته شد.

5- دوره سوم در ایران

الف - گسترش پالئوژن در ایران
دوره پالئوژن در ایران نیز در اغلب نقاط با فراوانی تومولیت‌ها همراه بوده، ته‌نشین‌های اشکوب لوتسین در البرز، سبزوار و کرمان با سنگواره‌های نومولیتس پرفراتوس و ته‌نشین‌های اولیگوسن در کوه‌های آسماری با سنگواره‌های نومولیتس انترمدیوس مشخص می‌شوند.
رخساره‌های مهم دوره پالئوژن در ایران عبارتند از:
- رخساره‌های مهم مردابی، نظیر سنگ‌های گچی و نمکی. آثار این ته‌نشین‌ها در قم، سمنان و سیاه‌کوه دیده می‌شوند.
- رخساره‌های دریایی، که در نوع پایابی آن، سنگواره دو کفه‌ای‌ها و در نوع عمیق‌تر، سنگواره نومولیت‌ها و آلوئولین‌ها وجود دارد. ته نشین‌های آهکی اشکوب لوتسین، در توچال و کلارخان (بین فیروزکوه و سمنان)، ته‌نشین‌های مارنی اشکوب لوتسین در بین راه قم و تهران با سنگواره‌های خارداران، تشکیلات آهکی و مارنی دوره الیگوسن در دماوند و رودهن و سرانجام ته نشین‌های آهکی قهوه‌ای و خاکستری رنگ دوره الیگوسن در جنوب ایران از جمله این رخساره‌ها می‌باشند.
- رخساره‌های تخریبی نظیر ماسه سنگ و کنگلومرا، که آثار آن در حوضه قم، شمال دره فیروز کوه مشاهده می‌گردند و به دوره الیگوسن تعلق دارند.
وسعت دریای پالئوژن در ایران در دوره‌های ائوسن و الیگوسن یکسان نبوده و اصولاً این دریا در دوره الیگوسن پیش‌روی زیادتری داشته است. در دوره اخیر قسمت مهمی از ایران به وسیله دریا پوشیده شده و در قسمت جنوب ایران تشکیلات نفتی فراوانی ذخیره شده‌اند. به علاوه پیش‌روی دریا به طرف البرز و احاطه شدن آن در دوره ائوسن در این منطقه با فعالیت آتشفشانی مصادف بوده و در نتیجه آن توف‌های آتشفشانی سبزرنگی به وجود آمده که در کوه‌های شمیرانات، دره جاجرود و هم چنین در نزدیکی رودهن دیده می‌شود.
نقاط دیگری از ایران که تشکیلات دوره پالئوژن در آن‌ها دیده شده‌اند عبارتند از: خراسان، سبزوار، زنجان، زاهدان، بلوچستان، بین کاشان و اصفهان با ته‌نشین‌های متعلق به ائوسن (اشکوب لوتسین)، دزفول، شوشتر، خرمشهر، هفت گل با ته نشین‌های متعلق به دوره اولیگوسن.

ب- گسترش نتوژن در ایران
دوره نتوژن در ایران نیز نظیر اروپا در ابتدا با جنبش‌های کوه‌زایی مهمی همراه بوده است و در نتیجه آن، قسمت مهمی از ایران در البرز و زاگرس سر از آب خارج کرده‌اند. در این دوره وسعت دریاها به مراتب کمتر می‌شود و مخصوصاً در اواخر آن دریای باز شمال ایران به دریای بسته خزر و سیاه تبدیل می‌گردد.
تشکیلات دوره نئوژن در ایران با رخساره‌های مختلفی مشخص می‌شوند که مهم‌ترین آن‌ها به قرار زیر هستند:
تشکیلات مردابی نظیر سنگ‌های گچی و نمکی یا ته‌نشین‌های رسی گچ‌دار که در دوره میوسن بیشتر سنگ‌های پوششی نفت را تشکیل می‌دهند.
این رخساره در فارس متعلق به دوره میوسن و در شمال شرقی گرگان مربوط به پلیوسن است.
تشکیلات تخریبی نظیر ماسه سنگ و کنگلومرا که همراه با ته‌نشین‌های فارس زیرین که به اشکوب بوردیگالین تعلق دارند رخساره‌های زیر هستند:
ماسه سنگ، ماسه سنگ آهکی با سنگواره اسکوتلا، (37) سنگ‌های آهکی با سنگواره پکتن، (38) مارن‌های سبز و سفید با سنگواره پکتن، و سرانجام ته‌نشین‌های آهکی و ماسه‌ای بر روی ته‌نشین فارس زیرین، تشکیلات فارس میانی که مخصوصاً از سنگ‌های نمکی و گچی تشکیل شده و بر روی آن تشکیلات فارس فوقانی که اکثراً از ماسه سنگ و مارن‌های قرمز و قهوه‌ای می‌باشند قرار گرفته‌اند. در کوه‌های بختیاری ته نشین‌های دوره پلیوسن، به حالت دگرشیب بر روی تشکیلات میوسن قرار گرفته‌اند و علاوه بر کنگلومرای مخصوص بختیاری از رخساره‌های رستی و ماسه‌ای تشکیل شده‌اند.
تشکیلات دریایی، کمیاب‌تر از سایر تشکیلات بوده و در رخساره‌های رسی آن صدف‌های مخصوص مناطق عمیق دیده می‌شود.
نقاط دیگری از ایران که تشکیلات دوره نئوژن در آن‌ها دیده شده‌اند عبارتند از:
اطراف قم، در حالی که ته نشین‌های میوسن در آن‌ها محتوی لپیدوسیکلینا، خارداران و دوکفه‌ای‌ها بوده، سمنان با ته‌نشین‌های میوسن، آذربایجان مخصوصاً در اطراف دریاچه ارومیه، با ته‌نشین‌های مربوط به میوسن زیرین، در جنوب ایران، به ویژه در اطراف بندرعباس با ته‌نشین‌های میوسن که در آن اوستره آهای بزرگ دیده می‌شوند، هزار دره در حوضه تهران با ته‌نشین‌های پلیوسن.

پی‌نوشت‌ها:

1. Avant - Fosse.
2. Tardigéosynclinal.
3. Le - Pont- Euxin.
4. Sahelien.
5. David.
6. Mongeron.
7. oeningen.
8. Proboscidien.
9. Ostrea.
10. Pecten.
11. lntrafosse.
12. Cordilléres- bétiques.
13. ltalo- dinarique.
14. Tarente.
15. Apennin.
16. Arriere- Fosse.
17. Pannonique.
18. Albano - tessalien.
19. Catalogne.
20. Rousillon.
21. Créte.
22. Rhode.
23. Spurade - cyclade.
24. Dodecanese.
25. Saumatre.
26. Pannonique.
27. Dacique.
28. Pontique.
29. Aralo - Caspien.
30. Plaisancien.
31. Astien.
32. Calabrien.
33. Villafranchien.
34. Amphicyon.
35.Tethysien.
36. Cordilére.
37. Scutella.
38. Pecten.

منبع مقاله :
منبع‌مقاله: ابراهیم‌زاده، خدیجه، (1388)، جغرافیای دیرینه، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ پنجم.